سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 87 بهمن 7 , ساعت 3:4 عصر

بررسی بحران مالی آمریکا در سال 2008

علم اقتصاد در راه رسیدن به اهداف خود با تناقضهایی روبرو است به این دلیل سیاست گذاران و تصمیم گیران اقتصادی با دشواریهای بسیاری روبرو هستند از این تناقض را در اهداف ماه آگوست و بعد از آن را در بازارهای مالی جهان می توان مشاهده کرد.

بحران اقتصادی حال اقتصادی آمریکا از نظر ابعاد بزرگترین بحران مالی تاریخ بشریت است و ممکن نتایج این بحران نتایج بسیار بدی را به دنبال داشته است و آمریکا را به رکود اقتصادی خواهد کشاند.

حال سوال این است که ریشه این بحران چیست و از کجا شروع شده است؟ در امریکا مانند بسیاری از کشورهای صنعتی، بخش عمده ای از پول لازم برای خرید مسکن به وسیله بانک و موسسات مالی تامین می شود و متقاضیان خرید مسکن با دریافت وام صاحب خانه می شوند و بازار مسکن به صورت سنتی یکی از بزرگترین بخش های هر سیستم اقتصادی است که گردش مالی آن بسیار مهم است و سهم منابع مالی بانک در بازار بسیار قابل توجه است.

داستان بحران مالی امریکا از سپتامبر 2001 شروع می شود بعد از حمله برجهای تجارت جهانی و به دلیل اینکه به ناگهان شوک عظیمی به بازارهای مالی وارد شده بود و ترسی ناشی از رکودی اقتصادی که ممکن است به دلیل عدم اطمینان از شرایط بازار رخ دهد دولت آمریکا و بانک مرکزی وارد عمل شد و نرخ بهره را کاهش داد به طوری که این نرخ بهره از 6 درصد در مدت کوتاهی به یک درصد کاهش یافت و به تبع این کاهش تقاضا برای وام (برای خرید مسکن) افزایش یافت و با بروز تورم در امریکا بانک مرکزی تصمیم گرفت نرخ بهره را افزایش دهد با افزایش نرخ بهره بازپرداخت وام های رهنی تحت تاثیر قرار گرفت و استقبال از خرید نیز کاهش یافت و عدم بازپرداخت وامها باعث شده است موسسات و بانک ها نتوانند تاخیر در بازپرداخت وامهای مسکن را جبران کنند و کمبود اعتبار این وضعیت را پیچیده کرد  و به دنبال این امر در کاهش قیمت مسکن (بالا بودن نرخ بهره) بسیاری از بانک ها و بنگاههای اقتصادی جهان نسبت به بده بستانهایی که با موسسات آمریکایی دانستند متحمل زبان شدند.

 

دلایل افت شاخص های بورس بین المللی چیست؟

همانطور که گفتیم به دلیل بالا بودن نرخ بهره بسیاری از شرکتها و موسسات و بانک ها متضرر گردیدند و فروش شرکتهای پر ریسک آغاز شد به طوری که شاخص در کمتر از یک هفته 1000 واحد افت نمود و در این میان حجم فروش شرکتها مشکل دیگری را بوجود آورد و آن کمبود نقدینگی در بازار بود.

به عبارت دیگر اینکه بانکها و موسسات مالی این وامها را فروخته بودند و موسسات خریدار این وامها را تبدیل به اوراق بهادار کرده بودند و آنها را در بازارهای  مالی به صندوق های سرمایه گذاری فروخته بودند برخی از این قراردادها قابل رجوع و برخی غیر قابل رجوع بودند و عدم بازپرداخت وامها کمبود نقدینگی بانکها را تشدید کرد و بانک مرکزی امریکا و اروپا دو گام اساسی برداشتند نخست نرخ بهره را کاهش داد و بیش از 300 میلیارد دلار در سه ماهه اول آغاز بحران به بازار تزریق کردند و این طرح در قالب عملیات بازار باز انجام شد و اما مشکل حل نشد دولت طرح نجات را پیشنهاد داد که بر این اساس مبلغ 700 میلیارد دلار در سه مرحله در اختیار خزانه داری قرار گیرد تا مشکل دارائیها را حل کند تا این دارائیها مشکل دار را خریداری کند تا از این طریق به وام گیرندگان نیز فرصت داده شود خانه های خود را نگهدارند و اقساط را بتدریج پرداخت کنند.

 

چرا با وجود این همه تحلیل گر و متخصص چنین مشکلی به وجود آمد؟

جرج ساروس در کتابی که اخیرا با عنوان پارادایم جدید برای بازارهای مالی پیوسته ادعا می کند برخلاف آنچه در تئوری مطرح است نه تحلیل گران نه سرمایه گذاران نه دولتمردان و نه ناظران از اطلاعات کافی و کامل برای تصمیم گیری استفاده نمی کنند. لازم است مفروضات بازار کامل به کنار گذاشته شود طبق گفته دکتر رحمانی طبق این تئوری انسان به سیکلهای تجاری و ماهیت آن توجه جدی نمی کنند و در شرایطی قیمت ها در حال رشد است خوب تصمیم گرفته اند و هم سود برده اند و فرایند رشد قیمت را افزایش می دهد و نتیجه این فرایند شکل گیری حباب در بخش مالی شده و ترکیدن آن هم را متاثر می کند و حباب های قیمتی مسکن موجب حباب در بخش مالی و ترکیدن این حباب ها کل اقتصاد را متاثر کرده است.

 

آثار غافلگیر کننده بحران مالی در آمریکا !

اگر این بحران باعث کاهش مصرف انرژی در دنیا و به تبع آن کاهش بهای نفت و گاز شود درآمد هزار میلیارد دلاری کشورهای عضو اوپک را با کاهش مواجه کرده، هم بازار مصرف کالای تولیدی را محدود می کند و هم بسیاری از قراردادهای پیمانکاری و استخراج نفت و گاز را به مخاطره می اندازد.

در کشور ما بهای تمام شده بسیاری از کالاها قدرت رقابت با تولیدات خارجی را در شرایط فعلی ندارند بنابراین با شرایط رکود اقتصاد جهانی، این ناتوانی تشدید می شود که به معنی کاهش صادرات غیر نفتی و افزایش واردات خواهد بود و در نتیجه واحدهای تولید داخلی دچار بحران می شوند و رکود تورمی حال حاضر آثار سوء آن را تشدید می کند.

 

تفاوت و تشابه مشکلات کنونی با دوشنبه سیاه 1987 و 1929

در آن سالها نیز به دلیل مشکلات آمریکای لاتین در بازپرداخت وامهایی که از کشورهای غربی گرفته بودند مشکل کمبود نقدینگی در کشود به وجود آمد. اقدامات دولت آمریکای لاتین در آن زمان با کاهش نرخ بهره، تزریق نقدینگی، حمایت پنهان از قیمت سهام موسسات مالی امریکا بود.

به نظر می رسد این بحران مانند بحران 1929 بر اساس تئوری کینز دخالت دولت را تجویز کرد که جمع هزینه های دولت و سرمایه گذاری خصوصی ثابت نماید به عبارت دیگر در زمان رکود و بحران دولت با افزایش هزینه ها از عمیق شدن بحران جلوگیری نماید.ملیونها بیکاریوهزاران موسسه ورشکست شدندقربانیاناین دو بحران بیشتر از همهکارگران وتولیدگنندگانو سرمایه داران کوچک بودند و تفاوت بحران اخیر با بحران 1929 این است که در آن سال مردم خودشان به بانکها هجوم بردند.

 

چرا این بحران تشدید شد؟ جوزف استیگینز

برنده نوبل اقتصادی در سال 2001 گفت: همان طور که فروریختن دیوار برلین نشانگر پایان عمر کمونیزم است سقوط ارزش سهام در وال استریت و بحران مالی امریکا نیز نشانه ی پایان دوران بنیادگرایی اقتصاد بازار است «بر مبنای ایدولوژی اقتصاد آزاد و آزادسازی بازارهای مالی» وی در تحلیل بازارهای مالی امریکا گفت: مقامات امریکا در دو مورد اشتباه کردند: 1- در مدیریت ریسک در توزیع و تخصیص سرمایه 2- در راهبرد بازارهای مالی و طبق نظر برخی از کارشناسان ریشه اصلی بحران کنونی را کاهش نظارت دولت یا نهادهای عمومی بر فعالیت موسسات مالی خصوصی می دانند.

این بحران تاکجا ادامه دارد وچه باید کرد

برگزیده نوبل اقتصادی در سال 2001 گفت: بی شک بازارهای مالی امریکا نیازمند قوانین جدید است. سیستم قانون گذاری در بازارهای مالی امریکا باید مورد تجدید نظر قرار گیرد و بازارهای مالی و سیستم بانکی آمریکا نیازمند قوانین مدرن و پیشرفته هستند.

دومینیک استرواس کان،  رییس صندوق بین المللی پول معتقد است بحران های بازار مالی در دنیا در سال های آتی نیز ادامه خواهد داشت. وی در مصاحبه ای که بعد از اعلام ورشکستگی بانک لمان برادرز انجام داد، گفت: « بازار مالی دنیا بسیار متزلزل است و ما انتظار داریم تا چند ماه آینده بر تعداد بانکها و موسسات مالی که ورشکسته می شوند افزوده شود.» کان ادامه داد:« حوادث اخیر نشان داد بازار مالی دنیا بی ثبات است و تنش های مالی موجود را نمی توان در آینده ای نزدیک از بین برد یا نادیده گرفت.»

لیپسکی نیز در این مورد گفت:« با وجود اینکه پیش بینی ها از رشد نسبی اقتصاد جهان در سال 2009 میلادی نسبت به سال 2008 میلادی خبر می دهد ولی همچنان ریسک بازارهای مالی دنیا و فشارهای ناشی از افزایش نقدینگی در دنیا ادامه دارد.»

بحران بازارهای مالی در امریکا زمانی شدت گرفت که اخباری در مورد ورشکستگی بانکهای بزرگی چون فانی می و لمان برادرز منتشر شد. ورشکستگی و زیان دهی مالی این موسسات سبب شد تا شوک بزرگی به بازارهای مالی دنیا وارد شود و آمریکا که روزگاری امن ترین بازار اعتباری و مالی دنیا را داشت و قابل اعتمادترین موسسات مالی و اقتصادی در آن کار می کردند، شرایط بی ثباتی را تجربه کند. کان در پاسخ به این سوال که آیا وضعیت ایجاد شده در بازار مالی آمریکا مشابه سال های رکود بزرگ آمریکا است یا خیر؟ گفت:« در سال های رکود بزرگ بازار سهام آمریکا سقوط کرد ولی ما هم اکنون در حال تجربه اتفاق خطرناک تری هستیم. تنها نکته امیدوارکننده این است که هم اکنون ابزارهایی در اختیار داریم که با کمک آنها می توانیم تاثیر این مشکلات اقتصادی را کمتر کنیم. اگر چه نمی توان با این ابزارها مانع از ایجاد بحران شد یا آن را برطرف کرد.»

لیپسکی حل شدن بحران مالی امروز دنیا را بدون کمک موسسات مالی بین المللی و سازمانهای دولتی غیرممکن می داند، وی در این مورد می گوید: « سازمانهای مالی و اقتصادی از قبیل سازمان ثبات مالی و جهانی، بانک اسکان جهانی، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی باید کاملا درگیر حل این مشکل شوند، زیرا تداوم تزلزل بازار اعتباری امریکا می تواند تبعات مخربی برای اقتصاد جهان به همراه داشته باشد و دنیا را به سمت ویرانی بکشاند.»

 

منابع مورد استفاده

بحران اقتصادی ادواری سیستم جهانی سرمایه داری نوشته احمد ضیاء صدیقی سپهر روزنامه راه نجات شماره 987 *** میزان 1387

بحران و مدیریت آن در بازارهای مالی آمریکا و اروپا و شرق آسیا نوشته سید محمد جواد فرهانیان

http://finance.yahoo.com

www.blombrq.com

روزنامه سرمایه و ماهنامه حسابداری 1387 بحران مالی در سال 2009 ادامه می یابد

ماهنامه بورس و طنزگویان بورس ایران در تاریخ دوشنبه 23/7/1387

سخنرانی دکتر رحمانی

حجت قندی دانش آموخته دانشگاه ویرجینیاک و مدرس دانشگاه واشینگتن اندلی

رهنمون سرمایه نوشته محمد مساح، مهرداد فضیلت

روزنامه عصر اقتصاد نوشته سیف الله یزدانی مهر 1387

بازار نهادهای مالی و پولی نوشته دکتر ابوالفضل شهر آبادی

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ